Loading...

اختلالات حسی پس از بیماری‌های عصبی

تصور کنید صبح از خواب بیدار می‌شوید و ناگهان متوجه می‌شوید که دست‌ها و پاهای شما بی‌حس شده‌اند یا صدای محیط اطرافتان به طرز عجیب و غریبی بلند به نظر می‌رسد. برای بسیاری از افرادی که با شرایط عصبی زندگی می‌کنند، این تجربه‌ها تنها بخشی از واقعیت روزانه آن‌هاست. اختلالات حسی می‌توانند زندگی افراد را به طور چشمگیری تغییر دهند و چالش‌های بزرگی را به وجود آورند.

درک و شناخت این اختلالات، علل و علائم آن‌ها و نیز روش‌های تشخیص و درمان، برای بهبود کیفیت زندگی این افراد بسیار اهمیت دارد. این مقاله به بررسی جامع این موضوع می‌پردازد و اطلاعاتی را ارائه می‌دهد که می‌تواند به افراد کمک کند تا با این شرایط بهتر مقابله کنند و زندگی بهتری داشته باشند.
اختلالات حسی چیستند؟

اختلالات حسی زمانی رخ می‌دهند که سیستم عصبی قادر به پردازش صحیح اطلاعات حسی نباشد. این اختلالات می‌توانند هر یک از حواس بینایی، شنوایی، چشایی، لامسه، بویایی، سیستم دهلیزی (برای حفظ تعادل) و حس موقعیت بدنی (proprioception) را تحت تاثیر قرار دهند. اختلالات می‌توانند به صورت حساسیت بیش از حد (Hypersensitivity) یا کاهش حساسیت (Hyposensitivity) به محرک‌های حسی بروز کنند. برخی از اختلالات حسی رایج شامل اختلال پردازش حسی (SPD)، درد عضو فانتوم (Phantom Pain) و نوروپاتی‌های حسی می‌باشند.

عارضه های نورولوژیکی که منجر به اختلالات حسی میشوند:
1) سکته مغزی:
پس از سکته مغزی، افراد ممکن است دچار اختلالات حسی متعددی شوند که در زیر به مهم‌ترین آن‌ها اشاره می‌شود:
- از دست دادن یا کاهش حس لامسه: بسیاری از افراد پس از سکته مغزی توانایی خود را در احساس لمس، درد، فشار، و دما از دست می‌دهند یا این حس‌ها کاهش می‌یابد. این اختلال می‌تواند در فعالیت‌های روزمره مثل گرفتن اشیاء یا تشخیص دمای محیط تأثیر منفی بگذارد.
- هیپرسنسیویتی (حساسیت بیش از حد): برخی از افراد پس از سکته به تحریکات محیطی مانند صدا، نور یا لمس حساس‌تر از حد معمول می‌شوند. این حالت می‌تواند به دلیل آسیب به مناطقی از مغز باشد که اطلاعات حسی را پردازش می‌کنند.
- مشکلات بینایی: سکته مغزی می‌تواند باعث از دست رفتن جزئی یا کامل بینایی در یک یا هر دو چشم شود. مشکلات بینایی مثل دوبینی یا عدم توانایی در تشخیص عمق نیز رایج هستند و می‌توانند بر تعادل و حرکت تأثیر بگذارند.
- اختلالات شنوایی و بویایی: در موارد نادر، سکته می‌تواند به مشکلات شنوایی یا از دست دادن حس بویایی منجر شود. اگرچه کمتر شایع است، اما مشکلات شنوایی پس از سکته مغزی گزارش شده‌اند.
- ناتوانی در تشخیص موقعیت بدن: اختلال در حس پروپریوسپشن (تشخیص موقعیت بدن در فضا) ممکن است باعث مشکلاتی در حرکت و تعادل شود. این وضعیت به افراد احساس می‌دهد که بدن آن‌ها در فضا درست قرار ندارد یا نمی‌توانند محل دقیق اعضای بدن خود را تشخیص دهند.


2) مولتیپل اسکلروزیس(MS) :
اختلالات حسی که پس از مولتیپل اسکلروزیس (MS) به وجود می‌آیند، متنوع هستند و به دلیل تخریب غلاف میلین اعصاب ایجاد می‌شوند. از جمله این اختلالات می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
- بی‌حسی و احساسات غیرعادی: بسیاری از افراد مبتلا به MS از بی‌حسی یا سوزش در نواحی مختلف بدن رنج می‌برند. این بی‌حسی معمولاً به صورت موضعی در دست‌ها، پاها، یا صورت رخ می‌دهد.
- اختلالات بینایی: مشکلات بینایی مانند تاری دید، دو بینی، و از دست دادن موقت بینایی یکی از رایج‌ترین علائم حسی در MS است. این مشکلات به دلیل التهاب عصب بینایی ایجاد می‌شود و می‌تواند موقتی یا دائمی باشد.
- درد و حساسیت به لمس: برخی از بیماران دچار درد یا حساسیت بیش از حد به لمس می‌شوند. این درد ممکن است به شکل شدید در نواحی خاصی از بدن مانند پشت، پاها یا حتی صورت تجربه شود.
- سرگیجه و تعادل: مشکلات تعادل و احساس سرگیجه نیز از دیگر اختلالات حسی هستند که معمولاً با پیشرفت بیماری تشدید می‌شوند.

3) نوروپاتی دیابتی:
نوروپاتی دیابتی، به ویژه نوروپاتی محیطی دیابتی (DPN)، یکی از رایج‌ترین عوارض حسی دیابت است که اعصاب محیطی را تحت تأثیر قرار می‌دهد و باعث اختلالات حسی مختلف می‌شود:
- از دست دادن حس: شایع‌ترین اختلال در DPN از دست دادن حس، به خصوص در پاها و دست‌هاست. این حالت اغلب به صورت بی‌حسی یا سوزن سوزن شدن توصیف می‌شود و به شکلی به نام "دستکش و جوراب" (glove and stocking) دیده می‌شود.
- دردهای حسی: حدود 20٪ از بیماران مبتلا به DPN دچار درد عصبی می‌شوند که می‌تواند به صورت سوزش، درد خنجری یا شوک‌های الکتریکی ظاهر شود. این درد معمولاً در شب شدیدتر می‌شود و بر کیفیت خواب و زندگی تأثیر منفی دارد.
- پارستزی و هیپرآلژزیا: بیماران اغلب احساسات غیرطبیعی مانند سوزش و گزگز را تجربه می‌کنند (پارستزی). همچنین تحریکات ملایم ممکن است به شکل غیرعادی دردناک شوند (هیپرآلژزیا)، که در فعالیت‌های روزمره ناراحتی ایجاد می‌کند.
- زخم‌های پا و خطر قطع عضو: به دلیل کاهش حس، بیماران ممکن است آسیب‌هایی به پاهای خود وارد کنند که متوجه آن نشوند. این موضوع می‌تواند منجر به زخم‌های دیابتی شود که در صورت عدم درمان، عفونت کرده و ممکن است به قطع عضو ختم شود.
- علائم حسی دیگر: برخی بیماران ممکن است احساس خارش، حساسیت بیش از حد به لمس (آلودینیا)، یا احساسات غیرعادی نسبت به سرما و گرما داشته باشند.

4) آسیب نخاعی:
بعد از آسیب نخاعی (SCI)، افراد ممکن است به دلیل آسیب به نخاع و مسیرهای آن، دچار اختلالات حسی مختلفی شوند. در اینجا برخی از یافته‌های کلیدی از مطالعات اخیر در این زمینه آورده شده است:
- بی‌حسی و از دست دادن حس: بسیاری از بیماران گزارش می‌دهند که احساسهای بدنی آنها تغییر کرده است، مانند بی‌حسی یا از دست دادن کامل حس در نواحی زیر سطح آسیب. این موضوع معمولاً به دلیل اختلال در مسیرهای حسی است که به‌طور معمول سیگنال‌ها را از بدن به مغز منتقل می‌کنند.
- هیپرستزی و دیسستزی: بیماران همچنین ممکن است افزایش حساسیت (هیپرستزی) یا احساسات غیرطبیعی (دیسستزی)، مانند سوزن‌سوزن شدن یا سوزش، را تجربه کنند که می‌تواند منجر به ناراحتی و درد شود.
- اختلالات حسی حرکتی: این اختلالات توانایی درک موقعیت و حرکت بدن را تحت تأثیر قرار می‌دهند و اغلب منجر به دشواری در حفظ تعادل و هماهنگی می‌شوند.
- اثرات روان‌شناختی و شناختی: بیماران SCI معمولاً با چالش‌های روان‌پزشکی مواجه هستند، از جمله افزایش نرخ افسردگی، اضطراب و اختلالات شناختی که می‌تواند تلاش‌های توانبخشی را با مشکل مواجه کند. این نقص‌های شناختی ممکن است شامل دشواری در توجه، حافظه و عملکرد اجرایی باشد که بر پردازش و درک حسی کلی تأثیر می‌گذارد.
- تأثیر بر کیفیت زندگی: اختلالات حسی می‌توانند به‌طور قابل‌توجهی بر فعالیت‌های روزمره، مشارکت اجتماعی و کیفیت کلی زندگی تأثیر بگذارند. بسیاری از بیماران در مدیریت درد و سازگاری با تجربیات حسی تغییر یافته خود با مشکل مواجه هستند.

5) قطع عضو:
بعد از قطع عضو، بیماران ممکن است دچار چندین نوع اختلال حسی شوند که می‌تواند تأثیر قابل توجهی بر کیفیت زندگی آن‌ها بگذارد. این اختلالات شامل موارد زیر است:
- درد عضو خیالی (Phantom Limb Pain) : بسیاری از افراد پس از قطع عضو، درد و احساسات غیرطبیعی را در ناحیه‌ای که قبلاً عضو وجود داشت، تجربه می‌کنند. این درد می‌تواند به صورت سوزش، ضربان یا درد تیز احساس شود.
- حساسیت غیرطبیعی (Hyperesthesia) : برخی بیماران ممکن است نسبت به تحریکات لمسی یا دما حساس‌تر شوند، به‌طوری که تحریکاتی که قبلاً احساس نمی‌شدند، اکنون باعث ناراحتی و درد می‌شوند.
- اختلال در حس عمقی (Proprioceptive Impairments) : بیماران ممکن است دچار مشکلاتی در درک موقعیت بدن و حرکات خود شوند که می‌تواند بر تعادل و هماهنگی آن‌ها تأثیر بگذارد.
- بی‌حسی و از دست دادن حس: برخی از بیماران ممکن است در نواحی اطراف قطع عضو بی‌حسی یا از دست دادن حس را تجربه کنند، که می‌تواند بر فعالیت‌های روزمره آن‌ها تأثیر بگذارد.
- افسردگی و اضطراب: بیماران پس از قطع عضو ممکن است با چالش‌های روانی مواجه شوند، از جمله افسردگی و اضطراب که می‌تواند بر تجربیات حسی و توانایی آن‌ها در کنار آمدن با وضعیت جدید تأثیر بگذارد.
- مشکلات در پردازش حسی: برخی بیماران ممکن است دچار مشکلاتی در پردازش حسی شوند که بر توانایی آن‌ها در تشخیص و پاسخ به تحریکات مختلف تأثیر می‌گذارد.

تشخیص اختلالات حسی:
تشخیص اختلالات حسی شامل ارزیابی جامع توسط متخصصین می‌باشد. این ارزیابی معمولاً شامل موارد زیر است:
- تاریخچه پزشکی و معاینه فیزیکی: پرسش دقیق در مورد علائم، شروع و پیشرفت آن‌ها، همراه با یک معاینه فیزیکی کامل.
- معاینه عصبی: ارزیابی رفلکس‌ها، قدرت عضلانی، هماهنگی و عملکرد حسی برای شناسایی ناهنجاری‌ها.
- تست‌های الکترو تشخیصی: تست‌هایی مانند الکترومیوگرافی (EMG) و مطالعات هدایت عصبی (NCS) می‌توانند به ارزیابی عملکرد اعصاب محیطی کمک کنند.
- مطالعات تصویربرداری: MRI یا سی تی اسکن ممکن است برای دیدن ناهنجاری‌های ساختاری در مغز یا نخاع استفاده شود.
- آزمایش‌های خونی: برای شناسایی شرایط زمینه‌ای مانند دیابت یا اختلالات خود ایمنی که می‌توانند باعث علائم حسی شوند.

درمان اختلالات حسی:
درمان اختلالات حسی به شرایط عصبی زمینه‌ای و شدت علائم بستگی دارد. رویکردهای رایج شامل:
- داروها: مسکن‌ها، ضدتشنج‌ها و ضدافسردگی‌ها می‌توانند به مدیریت درد و سایر علائم حسی کمک کنند.
- فیزیوتراپی: تکنیک‌هایی مانند درمان حساسیت‌زدایی و درمان یکپارچگی حسی می‌توانند به بهبود پردازش حسی کمک کنند.
- کاردرمانی: به افراد در سازگاری با نقص‌های حسی و بهبود عملکرد روزانه کمک می‌کند.
- جراحی: در موارد فشردگی عصب یا سایر مشکلات ساختاری، مداخله جراحی ممکن است ضروری باشد.
- مدیریت بیماریهای زمینه‌ای: درمان علت ریشه‌ای، مانند کنترل سطح قند خون در دیابت یا مدیریت بیماری‌های خود ایمنی، می‌تواند علائم حسی را تسکین دهد.

نتیجه‌گیری

اختلالات حسی ناشی از شرایط عصبی می‌توانند به طور قابل توجهی بر زندگی فرد تأثیر بگذارند. تشخیص زودهنگام و برنامه‌های درمانی مناسب برای مدیریت علائم و بهبود کیفیت زندگی بسیار مهم هستند. تحقیقات جاری همچنان به پیشرفت درک ما از این اختلالات و توسعه استراتژی‌های درمانی موثرتر کمک می‌کند.